فیات‌کرایسلر روی موفقیت مدل‌هایی مثل 124، 500X و 500L حساب ویژه‌ای باز کرده بود اما در عوض با فروش پایین در بازار مواجه شد و در واقع، استقبال از آن‌ها به قدری کم بود که سرجیو مارکیونه عملا از آن‌ها ناامید شد. به همین خاطر است که خوش‌بین‌ترین طرفداران FCA هم نمی‌توانند با اطمینان کامل، ابعاد مختلف برنامه جدید بلندمدت را بپذیرند و نسبت به آن مردد و مشکوک هستند. به هر حال، آن‌ها خاطرات تلخی در ذهن دارند. به عنوان مثال، مارکیونه در حالی از ادغام با گروه بزرگ و قدرتمندی مثل جنرال‌موتورز حرف می‌زد که برند لانچیا عملا مرده بود و مازراتی که یکی از برندهای سرسبد این گروه محسوب می‌شود، از خط تولید بسیار ضعیف و مدل پرچم‌دار بسیار قدیمی رنج می‌برد. شاید بتوانیم به این طرفداران کمی حق بدهیم که نسبت به برنامه‌های سرخوشانه مارکیونه، بدبین باشند.

فیات‌کرایسلر اخیرا توانسته تمام بدهی‌های خود را بپردارد و با این که موفق شد که این کار را 6 ماه زودتر از زمان مقررشده انجام دهد، اما باز هم تردیدهای جدی نسبت به نوع مدیریت مارکیونه و تیم او وجود دارد. مخصوصا نباید این نکته را فراموش کرد که طبق آخرین اخبار رسمی، مارکیونه فقط یک سال دیگر سکان هدایت FCA را بر عهده خواهد داشت. عده‌ای معتقدند که این آخرین تلاش‌های صادقانه مارکیونه برای بهبود گروه فیات‌کرایسلر است و عده دیگری هم می‌گویند زمانی که مارکیونه از مدیریت خود مطمئن بود، نتوانست تصمیمات تاثیرگذار و مهمی بگیرد و اکنون که کم‌تر از یک سال پیش روی خود دارد، اهمیتی برایش نخواهد داشت که چه بلایی ممکن است سر فیات‌کرایسلر بیاید و صرفا می‌خواهد با اعلام برنامه‌هایی جسورانه و تجملاتی، مسئولیت را به تیم مدیریتی بعدی واگذار کند.

در هر صورت، این برنامه 5 ساله بسیار جذاب به نظر می‌رسد و فیات‌کرایسلر اگر بتواند آن‌ها را عملی کند، هم دل طرفداران قدیمی و عاشقان خودروهای بنزینی را به دست خواهد آورد و هم می‌تواند قشر جدیدی از مشتریان طرفدار خودروهای الکتریکی را به سمت خود جذب کند و تمام این‌ها دست به دست یکدیگر می‌دهند تا فیات‌کرایسلر از دوره تاریک و سیاه چند ساله خود، وارد عصر طلایی تازه‌ای شود.
اما باز هم با همان کلمه مهم و کلیدی سر و کار داریم: اگر.